قوله تعالى: و أنْذرْ به آگاه کن و بیم نماى بآن پیغام الذین یخافون ایشان را که مىترسند أنْ یحْشروا إلى ربهمْ که ایشان را انگیخته با خداى خویش برند لیْس لهمْ منْ دونه ایشان را نیست جز از وى ولی و لا شفیع نه یارى و نه شفیعى لعلهمْ یتقون تا مگر پرهیزند از خشم و عذاب خداى.
و لا تطْرد الذین یدْعون ربهمْ و مران ایشان را که خداى خویش میخوانند، بالْغداة و الْعشی ببامداد و شبانگاه یریدون وجْهه ایشان بکردار خویش وجه خداى میخواهند، ما علیْک منْ حسابهمْ منْ شیْء بر تو نیست از شمار ایشان هیچیز، و ما منْ حسابک علیْهمْ منْ شیْء و از شمار تو هم بر ایشان هیچیز نیست فتطْردهمْ اگر برانى ایشان را، فتکون من الظالمین از ستمکاران باشى.
و کذلک و هم چنان فتنا بعْضهمْ ببعْض آزموده کردیم ایشان را بیکدیگر لیقولوا تا اقویا گویند: أ هولاء این ضعیفان آنند من الله علیْهمْ منْ بیْننا که سپاس نهاد الله بر ایشان از میان ما أ لیْس الله بأعْلم الله داناتر دانایى است بالشاکرین بآنکه سپاس داران و منعم شناسان و سزاداران بنعمت کهاند.
و إذا جاءک و چون بتو آیند الذین یوْمنون بآیاتنا ایشان که گرویدهاند بسخنان ما فقلْ سلام علیْکمْ گوى از پیغام من سلام بر شما کتب ربکمْ واجب نبشت خداوند شما شما را على نفْسه الرحْمة بر خویشتن رحمت، أنه منْ عمل منْکمْ سوءا هر که از شما بدى کند بجهالة بنادانى ثم تاب آن گه باز گردد منْ بعْده پس از آن بد که کرد و أصْلح و تباه شده کار خود باصلاح آرد فأنه غفور رحیم خداى وى را آمرزگار است و بخشاینده.
و کذلک و چنین است نفصل الْآیات پیدا مىکنیم بسخنهاى خویش نشانهاى پسند خویش و لتسْتبین و تا پیدا شود سبیل الْمجْرمین راه ایشان که سر کشیدند پس آنکه پیغام شنیدند.
قلْ إنی نهیت گوى مرا باز زدهاند أنْ أعْبد الذین تدْعون منْ دون الله که ایشان پرستم که شما مىپرستید فرود از الله قلْ گوى یا محمد لا أتبع أهْواءکمْ من بر پس خوش آمد و پسند شما نروم قدْ ضللْت إذا و اگر روم بیراه گردم آن گه، و ما أنا من الْمهْتدین (۵۶) و پس آن گه از راه یافتگان نیستم.
قلْ إنی على بینة گوى من بر کارى روشنم و بر نمونى راست و پیدایى درست منْ ربی از خداوند خویش و کذبْتمْ به و شما آن را مىدروغ شمارید! ما عنْدی بنزدیک من نیست و در دانش و توان من نیست ما تسْتعْجلون به آنچه شما بآن مىشتابید. إن الْحکْم إلا لله کار داشت و کار گزارد نیست مگر خداى را یقص الْحق کار راست مىراند و بداد برگزارد و هو خیْر الْفاصلین (۵۷) و اوست بهتر همه کار بر گزارندگان.
قلْ لوْ أن عنْدی گوهرى اگر بنزدیک من بودى و در توان من ما تسْتعْجلون به این رستاخیز که بآن مىشتابید، و عذاب که مىدرخواهید، لقضی الْأمْر بیْنی و بیْنکمْ کار بر گزارده آمدى میان من و میان شما و الله أعْلم بالظالمین (۵۸) و خداى داناتر است از من بگفت ستمکاران و کرد ایشان.